آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

    مرد به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / mard /

    man, male, he, guy, masculine, chap, fellow

    man

    male

    he

    guy

    masculine

    chap

    fellow

    انسان نر

    یک مرد و دو زن

    one man and two women

    مرد چهل ساله‌ی دچار ریزش مو

    a balding man of forty

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    او مرد جوان و آراسته‌ای است.

    He is a clean-cut young fellow.

    قرار بود پول میان آن دو مرد به‌طور برابر تقسیم شود.

    The money was to be divided fifty-fifty between the two men.

    مرد سالخورده و باتجربه

    an elderly man

    مرد محکوم

    the condemned man

    اسم
    فونتیک فارسی / mard /

    husband

    husband

    شوهر، زوج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    امروز مرد من بیمار است.

    my husband is sick today

    ما اصلاً نمی‌توانستیم در کار آن مرد با زنش مداخله کنیم.

    We could scarcely interfere between the man and his wife.

    اسم
    فونتیک فارسی / mard /

    brave, man, manly

    brave

    man

    manly

    جوانمرد، شجاع، دلیر

    مرد باش! گریه نکن!

    be a man, don't cry!

    او مرد این کار نیست

    he is not man enough to do this

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    اگر مردی، بیا جلو!

    come forward, if you dare!

    مرد آهنین

    iron man

    مرد جنگ

    warrior, combatant, fighting man

    مرد خدا

    man of God

    مرد عمل

    man of action, doer

    مرد میدان

    man who challenges, challenger

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / mord /

    past of the verb "مردن"

    past of the verb "مردن"

    گذشته‌ی مردن، مردن

    او مرد و روحش به بهشت رفت.

    He died and his soul went to heaven.

    علی جوان مرد، جوان علی مرد ...

    Ali died young, young died Ali...

    اسم
    فونتیک فارسی / /mard/ /

    right, deserving, just

    right

    deserving

    just

    سزاوار، شایسته

    مرد میدان

    man who challenges, challenger

    مرد عمل

    man of action, doer

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    مرد خدا

    man of God

    مرد جنگ

    warrior, combatant, fighting man

    عامیانه chap, fellow, dude, guy, bloke, boy

    chap

    fellow

    dude

    guy

    bloke

    boy

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مرد

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسم
    متضاد:
    انثی زن
    مترادف:
    شخص انسان بشر
    مترادف:
    زوج شوهر همسر
    مترادف:
    فحل نر نرینه
    مترادف:
    جوانمرد غیور
    مترادف:
    رجل مرء

    سوال‌های رایج مرد

    مرد به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مرد» در زبان انگلیسی به man ترجمه می‌شود.

    مرد به فرد بالغ جنس مذکر گفته می‌شود که از نظر فیزیولوژیکی و روانی ویژگی‌های خاصی دارد که او را از کودکان و زنان متمایز می‌کند. این کلمه معمولاً برای اشاره به کسانی استفاده می‌شود که به سن بلوغ رسیده‌اند و نقش‌های اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی متفاوتی بر عهده دارند.

    از نظر بیولوژیکی، مردان دارای ویژگی‌های جسمانی مانند قدرت عضلانی بیشتر، هورمون تستوسترون و ویژگی‌های جنسی مردانه هستند.

    اما مرد بودن صرفاً به این ویژگی‌ها محدود نمی‌شود؛ در جوامع مختلف، نقش‌ها و انتظارات فرهنگی نیز بر مفهوم مردی تأثیرگذار است. مثلاً در برخی فرهنگ‌ها مردان به عنوان سرپرست خانواده، محافظ یا نان‌آور شناخته می‌شوند، در حالی که در فرهنگ‌های دیگر این نقش‌ها ممکن است تغییر کند یا متفاوت باشد.

    در ادبیات و هنر، مردان به شکل‌های مختلفی تصویر شده‌اند؛ گاه به عنوان قهرمانان قدرتمند، گاه به عنوان انسان‌های آسیب‌پذیر و پیچیده.

    مفهوم مردانگی همچنین در روانشناسی و جامعه‌شناسی به بررسی نقش‌های جنسیتی، هویت و رفتارهای مردانه می‌پردازد که در طول زمان و با تغییرات اجتماعی دستخوش تحول شده است.

    ارجاع به لغت مرد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرد

    لغات نزدیک مرد

    • - مرخصی نامه
    • - مرخم
    • - مرد
    • - مرد اسکاتلندی
    • - مرد افگن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.