male, masculine, buck, tom-, andro-, jack-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سگ نر با دیدن سگ ماده سخت برانگیخته شد.
Upon seeing the female dog, the male dog became very excited.
آهوی نر
a buck deer
میمون نر
a male monkey
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نر