آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴

    زندان به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / zendaan /

    prison, jail, lockup, penitentiary, hold, slammer, calaboose, clink, jug, cooler, hoosegow, goal, pen, quod

    prison

    jail

    lockup

    penitentiary

    hold

    slammer

    calaboose

    clink

    jug

    cooler

    hoosegow

    goal

    pen

    quod

    زندان, prison, jail, lockup, penitentiary, hold, slammer, calaboose, clink, jug, cooler, hoosegow, goal, pen, quod
    محبس، بازداشتگاه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    تحمل زندگی در زندان دشوار بود.

    Prison life was difficult to bear.

    سال‌های بی‌حاصلی که در زندان سپری کردم.

    The blank years I spent in jail.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    ایمان روح را از زندان بدن آزاد می‌کند.

    Faith liberates the soul from the body's prison.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد زندان

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اسارتگاه بازداشتگاه بند بندیخانه توقیفگاه حبس دوستاق دوستاق‌خانه سجن سلول سیاهچال محبس هلفدونی

    سوال‌های رایج زندان

    زندان به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «زندان» در زبان انگلیسی به Prison یا Jail ترجمه می‌شود.

    زندان مکانی است که افراد به دلایل قانونی و به حکم دادگاه، برای مدتی معین یا دائم در آن نگهداری می‌شوند. هدف اصلی زندان، حفظ امنیت جامعه با بازداشت افرادی است که قوانین را نقض کرده‌اند و همچنین فراهم کردن بستری برای اصلاح و بازپروری مجرمان. زندان‌ها معمولاً تحت نظارت دولت یا نهادهای قضایی قرار دارند و انواع مختلفی از آن‌ها بسته به درجه امنیت، نوع مجرمان و شرایط نگهداری وجود دارد.

    زندانیان ممکن است به دلایل مختلفی همچون ارتکاب جرم‌های خشونت‌آمیز، سرقت، تقلب یا حتی جرائم سیاسی به زندان فرستاده شوند. محیط زندان عموماً محدود و کنترل‌شده است و شامل سلول‌هایی است که فرد یا افراد محدودی در آن نگهداری می‌شوند. شرایط زندان بسته به کشور و نوع زندان می‌تواند متفاوت باشد؛ برخی زندان‌ها امکانات نسبتا مناسبی برای آموزش، کار و اصلاح مجرمان دارند، در حالی که برخی دیگر از لحاظ انسانی و رفاهی وضعیت دشواری دارند.

    از منظر اجتماعی و روانشناسی، زندان می‌تواند تاثیرات عمیقی بر روح و روان افراد داشته باشد. جدایی از خانواده، محدودیت آزادی و فشارهای روانی می‌تواند باعث بروز مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب و حتی بزهکاری‌های بیشتر شود. به همین دلیل، بحث‌هایی درباره نحوه اصلاح نظام‌های کیفری و ایجاد محیط‌های بازپروری موثرتر برای زندانیان مطرح است تا علاوه بر مجازات، فرصت بازگشت بهتر به جامعه فراهم شود.

    از نظر تاریخی و فرهنگی، مفهوم زندان در جوامع مختلف شکل‌های گوناگونی داشته است. در گذشته، زندان‌ها بیشتر به عنوان مکانی برای مجازات فیزیکی یا تنبیه استفاده می‌شدند، اما امروزه نگاه بیشتر به سمت اصلاح و توانمندسازی زندانیان معطوف شده است.

    همچنین، در ادبیات و هنر، زندان نمادی از محدودیت، انزوا، و گاه مقاومت و امید به آزادی بوده است که نشان‌دهنده جنبه‌های پیچیده انسانی این پدیده است.

    ارجاع به لغت زندان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «زندان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زندان

    لغات نزدیک زندان

    • - زنداسفل
    • - زنداعلی
    • - زندان
    • - زندان ابد
    • - زندان انفرادی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.