فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

زینت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • آذین، پیرایه
  • فونتیک فارسی

    zinat
  • اسم
    ornament, decoration, adornment, ornamentation, embellishment, bedecking, beautification, garnishment, trimming
    • - عکس قدیمی را برای زینت طاقچه انتخاب کرد.

    • - She chose the old picture as an adornment for the shelf.
    • - زینت واقعی انسان مهربانی است.

    • - man's true ornament is kindness.
  • نام زن
  • فونتیک فارسی

    zinat
  • اسم خاص
    (a feminine proper noun) Zinat
    • - زینت بین دانش‌آموزان مشهور بود.

    • - Zinat is popular among the students.
    • - کریم زینت را برای همسری انتخاب کرد.

    • - Karim chose Zinat for his wife.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد زینت

ارجاع به لغت زینت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زینت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زینت

پیشنهاد بهبود معانی