corporal
corporal
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرجوخه فراری شد و از آن زمان او را ندیدهایم.
The corporal went AWOL, and we haven’t seen him since.
سرجوجه جوخه را به جنگ فرستاد.
The corporal led the platoon into battle.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرجوخه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرجوخه