آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سرعت‌عمل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sor'ate amal /

promptitude, promptness, speed of action

promptitude

promptness

speed of action

تندی عمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

سرعت عمل او برای واکنش در شرایط اضطراری جان انسان‌های زیادی را نجات داد.

His promptitude in responding to the emergency situation saved many lives.

سرعت عمل پزشک در تشخیص بیماری از بدتر شدن آن جلوگیری کرد.

The doctor's promptitude in diagnosing the illness prevented it from worsening.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سرعت‌عمل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرعت‌عمل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرعت‌عمل

لغات نزدیک سرعت‌عمل

پیشنهاد بهبود معانی