فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سرپنجه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

sarpanje

hand or palm, claws, the mailed fist, might

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرپنجه

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    دادگر رئوف
  1. مترادف:
    چنگ چنگال
  1. مترادف:
    استیلا تسلط زور قدرت
  1. مترادف:
    مسلط
  1. مترادف:
    جفاپیشه ستمگر ظالم

ارجاع به لغت سرپنجه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرپنجه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپنجه

لغات نزدیک سرپنجه

پیشنهاد بهبود معانی