آخرین به‌روزرسانی:

چنگال به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / changaal /

fork, pitchfork

وسیله‌ای فلزی برای غذا خوردن

چنگال و قاشق

fork and spoon

همسایه‌ها کارد و چنگال به ما قرض دادند.

The neighbors lent us knives and forks.

اسم
فونتیک فارسی / changaal /

talon, claw, pincer, clutch, paw, tentacles, nipper, toils, jaws, grip, grasp

پنجه، چنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

نبینی که چون گربه عاجز شود - بر آرد به چنگال چشم از پلنگ

indeed, when a cat is at bay, she will claw a tiger's eyes away

عقاب چرخی زد و با چنگال خود خرگوش را ربود (بلند کرد).

The eagle swooped and picked up the rabbit in its claws.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او از چنگال پلیس مخفی فرار کرد.

He escaped the clutches of the secret police.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چنگال

  1. مترادف:
    پنجه چنگ

سوال‌های رایج چنگال

چنگال به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «چنگال» در زبان انگلیسی به fork ترجمه می‌شود.

چنگال ابزاری است که معمولاً در کنار قاشق و چاقو، به‌عنوان یکی از اجزای اصلی سرو غذا در فرهنگ‌های مختلف جهان استفاده می‌شود. این وسیله شامل دسته‌ای است که در انتهای آن چند دندانه‌ی بلند و باریک وجود دارد، که با آن می‌توان غذا را برداشت، نگه داشت یا تکه کرد. در سِت‌های استاندارد غذاخوری، چنگال‌ها ممکن است بسته به نوع غذا، اندازه و شکل متفاوتی داشته باشند؛ برای مثال، چنگال مخصوص سالاد، چنگال استیک، یا چنگال دسر.

با اینکه امروزه چنگال بخشی عادی و پذیرفته‌شده از سفره‌ی غذاست، اما ورود آن به فرهنگ‌های غذایی جهان، به‌ویژه در اروپا، با مقاومت‌هایی همراه بوده است. در قرون وسطی، استفاده از چنگال در غرب هنوز جا نیفتاده بود و آن را نشانه‌ای از تجمل یا حتی گناه می‌دانستند. بعدها با رواج آداب میز غذا و تحولات فرهنگی، چنگال جایگاه خود را در کنار سایر ابزارها پیدا کرد و به یکی از نمادهای متمدنانه‌ی غذا خوردن تبدیل شد.

امروزه در طراحی صنعتی و هنر آشپزی، چنگال نه فقط به عنوان وسیله‌ای کاربردی، بلکه به‌عنوان بخشی از زیبایی‌شناسی میز غذا در نظر گرفته می‌شود. جنس چنگال‌ها می‌تواند فلزی (معمولاً استیل ضدزنگ)، چوبی، پلاستیکی یا حتی از مواد زیست‌تجزیه‌پذیر باشد. در مراسم رسمی، ترتیب قرار گرفتن چنگال‌ها روی میز، بخشی از قواعد آداب‌میزی است؛ مثلاً چنگال بزرگ‌تر برای غذای اصلی و چنگال کوچک‌تر برای سالاد یا دسر به‌کار می‌رود، و از بیرون به داخل استفاده می‌شود.

جالب است که واژه‌ی «چنگال» فراتر از دنیای غذا نیز کاربردهای استعاری پیدا کرده است. در حوزه‌ی فناوری، «فورک‌کردن» (forking) در برنامه‌نویسی به معنای انشعاب دادن یک پروژه یا کد منبع و توسعه‌ی مسیر متفاوتی از آن است. همچنین در مهندسی و دوچرخه‌سازی نیز از اصطلاح "fork" برای بخش‌هایی استفاده می‌شود که ساختار دوشاخه‌ای دارند.

ارجاع به لغت چنگال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چنگال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چنگال

لغات نزدیک چنگال

پیشنهاد بهبود معانی