آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

سرکوب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarkoob /

suppression, oppression, stifling, clampdown, frustration, curbing, repression

suppression

oppression

stifling

clampdown

frustration

curbing

repression

خفه‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

سرکوب بیان آزاد نقض حقوق بشر است.

The repression of free speech is a violation of human rights.

دوره‌ی سرکوب و مقاومت

period of repression and resistance

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرکوب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
اختناق قلع‌وقمع مضمحل منکوب
مترادف:
مترادف:
گوشمال

ارجاع به لغت سرکوب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرکوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرکوب

لغات نزدیک سرکوب

پیشنهاد بهبود معانی