آخرین به‌روزرسانی:

سرگیجه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

sargije
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرگیجه

  1. مترادف:
    دوار سرسام سرگردا

سوال‌های رایج سرگیجه

سرگیجه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سرگیجه» در زبان انگلیسی به dizziness ترجمه می‌شود.

سرگیجه احساسی است که فرد هنگام آن دچار نوعی ناپایداری یا گیجی در تعادل خود می‌شود و ممکن است احساس کند اطرافش می‌چرخد یا خود او در حال چرخیدن است. این حس می‌تواند کوتاه‌مدت یا مزمن باشد و معمولاً با علائمی مانند ضعف، تهوع، تعریق سرد و حتی غش همراه است.

سرگیجه ناشی از عوامل متعددی است؛ از جمله مشکلات در سیستم عصبی مرکزی، اختلالات گوش داخلی که مسئول تعادل بدن است، کاهش فشار خون، کم‌خونی، مصرف برخی داروها، یا حتی استرس و اضطراب. گاهی اوقات سرگیجه علامتی از بیماری‌های جدی‌تری مثل سکته مغزی یا مشکلات قلبی نیز می‌تواند باشد.

از نظر پزشکی، سرگیجه به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: سرگیجه‌ای که ناشی از مشکلات تعادلی و گوش داخلی است و سرگیجه‌ای که بیشتر به دلیل اختلالات سیستم عصبی مرکزی به وجود می‌آید. سرگیجه‌های گوش داخلی معمولاً با احساس چرخش محیط اطراف (vertigo) همراه است و ممکن است با مشکلات شنوایی یا زنگ‌زدن گوش نیز همراه باشد.

سرگیجه یکی از شایع‌ترین علل مراجعه به پزشک است و درمان آن بستگی به علت زمینه‌ای دارد. در مواردی که علت سرگیجه مشخص است، مانند کمبود ویتامین یا فشار خون پایین، با اصلاح این عوامل می‌توان سرگیجه را کاهش داد. در مواردی که سرگیجه ناشی از اختلالات پیچیده‌تری است، ممکن است نیاز به درمان‌های تخصصی‌تر و دارویی باشد. همچنین، رعایت نکاتی مانند ایستادن آرام، جلوگیری از تغییرات ناگهانی وضعیت بدن، و پرهیز از حرکت‌های سریع سر می‌تواند به کاهش علائم کمک کند.

سرگیجه حسی ناخوشایند و گاه نگران‌کننده است که نشان‌دهنده‌ی عدم تعادل در سیستم‌های مختلف بدن است و توجه پزشکی به آن اهمیت فراوانی دارد.

ارجاع به لغت سرگیجه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرگیجه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرگیجه

لغات نزدیک سرگیجه

پیشنهاد بهبود معانی