آخرین به‌روزرسانی:

سر کشیدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / sar keshidan /

to toss off, to gulp (down), to quaff, to drink, to swig, to guzzle

یکباره نوشیدن، لاجرعه نوشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او باید دارو را خیلی سریع سر می‌کشید تا از طعم تلخ آن اجتناب کند.

He had to gulp down the medicine as quickly as possible to avoid its bitter taste.

او بعد از یک دو طولانی با عجله یک لیوان آب سر کشید.

He hastily gulped down the glass of water after a long run.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سر کشیدن

  1. مترادف:
    سرک‌کشیدن سر درآوردن
  1. مترادف:
    سر زدن سرکشی کردن
  1. مترادف:
    نوشیدن آشامیدن (یک‌باره)
  1. مترادف:
    بالارفتن

ارجاع به لغت سر کشیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر کشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سر کشیدن

لغات نزدیک سر کشیدن

پیشنهاد بهبود معانی