امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سوزش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دردی که در اثر سوختگی احساس می‌شود

فونتیک فارسی

soozesh
اسم
burning sensation, prickle, pain sting, throb, tingle, smarting, sting

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- سوزش بریدگی

- the sting of a cut

- سرما گونه‌هایم را به سوزش آورد.

- The cold made my cheeks tingle.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوزش

  1. مترادف:
    التهاب تاب حرقت درد سوختگی سوز

ارجاع به لغت سوزش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوزش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سوزش

لغات نزدیک سوزش

پیشنهاد بهبود معانی