آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سوزش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / soozesh /

burning sensation, prickle, pain sting, throb, tingle, smarting, sting

burning sensation

prickle

pain sting

throb

tingle

smarting

sting

دردی که در اثر سوختگی احساس می‌شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

سوزش بریدگی

the sting of a cut

سرما گونه‌هایم را به سوزش آورد.

The cold made my cheeks tingle.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوزش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت سوزش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوزش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوزش

لغات نزدیک سوزش

پیشنهاد بهبود معانی