then, next, thereafter, afterwards
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشتی مشتعل یک ساعت بر روی آب ماند؛ سپس فرو رفت.
The burning ship stayed afloat for an hour and then sank.
راننده دو بار چراغها را خاموش و روشن کرد و سپس ماشین را متوقف کرد.
The driver blinked his lights twice and then stopped the car.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سپس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سپس