فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شال به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پارچه‌ای که دور کمر یا سر می‌بندند

فونتیک فارسی

shaal
اسم

پوشاک shawl, sash, scarf, stole

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

هوا سرد است؛ این شال را روی دوشت بینداز.

It's cold; put this shawl over your shoulder.

شال مادربزرگم را قرض گرفتم تا در عروسی بپوشم.

I borrowed my grandmother's shawl to wear to the wedding.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شال

  1. مترادف:
    کمربند میان‌بند
  1. مترادف:
    بالاپوش

ارجاع به لغت شال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شال

لغات نزدیک شال

پیشنهاد بهبود معانی