با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

کمربند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تسمه‌ای از چرم و پارچه برای بستن کمر

فونتیک فارسی

kamarband
اسم
belt, cincture, cummerbund, waistband, girdle, cordon, sash, cingulum, girth, gird, strap, harness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- کمربند ایمنی

- seat belt

- کمربند خود را بستن (سفت کردن)

- to fasten one's belt
بخش، ناحیه

فونتیک فارسی

kamarband
اسم
zone, belt

- کمربند سبز در اطراف شهر

- a green belt around the city

- ایجاد کمربند سبز

- the creation of greenbelts
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کمربند

ارجاع به لغت کمربند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کمربند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کمربند

لغات نزدیک کمربند

پیشنهاد بهبود معانی