greedy, covetous, avaricious, grasping, rapacious, hoggish
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کودک طمعکار همهی کلوچهها را از بشقاب قاپید.
The greedy child snatched all the cookies from the plate.
تاجر طمعکار برای منفعت شخصصی از کارکنانش بهرهکشی میکرد.
The greedy businessman exploited his employees for personal gain.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «طمعکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طمعکار