آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

عاشق بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / aashegh boodan /

to be in love, to adore, to desire, to dote (on), to love, to be enamoured (of), to be infatuated

to be in love

to adore

to desire

to dote

to love

to be enamoured

to be infatuated

عشق ورزیدن، دلباخته بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او عاشق دختر سیه‌چشم آن کشاورز بود

he was in love with the black-eyed daughter of the farmer

...عاشقم پول ندارم/کوزتو بده آب بیارم

...I am in love but have no money/give me your jug and I'll fetch you water

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت عاشق بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عاشق بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عاشق بودن

لغات نزدیک عاشق بودن

پیشنهاد بهبود معانی