in love, lover, lovesick, amorous, adorer, amorist, paramour, swain, Romeo, smitten
in love
lover
lovesick
amorous
adorer
amorist
paramour
swain
Romeo
smitten
عاشق همیشه در فکر معشوق است.
a lover is always thinking of the beloved
عاشق دلشکسته میخواست خودکشی کند.
the broken-hearted lover wanted to kill himself
ندیمهای همیشه پریچهر را همراهی میکرد و عاشق دلخسته، هرگز فرصت اظهار عشق نیافت.
Parichehr was always accompanied by a chaperon and the poor lover could never find a chance to reveal his love.
عاشق و معشوق تاب جدایی نداشتند.
The lovers could not bear to be apart.
lover, devoted, fiend, freak, buff, devotee
lover
devoted
fiend
freak
buff
devotee
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عاشق دسیسه و غیبت کردن از دیگران
amorous of intrigue and backbiting
من عاشق موسیقی کلاسیک هستم.
I love classical music.
عاشقان نقاشیهای او
lovers of his paintings
عاشق فیلمهای آمریکایی
a devotee of American movies
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «عاشق» در زبان انگلیسی به lover یا someone in love ترجمه میشود.
عاشق به فردی گفته میشود که احساس عشق و علاقه شدید نسبت به شخص، موضوع یا حتی فعالیتی خاص دارد. این واژه میتواند بیانگر عشق رمانتیک، محبت عاطفی یا علاقه عمیق به چیزی باشد. در زبان انگلیسی، lover بیشتر بار عاشقانه و رمانتیک دارد، در حالی که someone in love تأکید بر تجربه و حالت عاطفی فرد درگیر در عشق دارد.
از منظر روانشناختی، عاشق بودن باعث احساس شادی، تعلق و انگیزه در زندگی میشود. فرد عاشق با تجربهی هیجانات مثبت، ارتباط عاطفی عمیق و تمرکز بر فرد یا موضوع مورد علاقه، حس ارزشمندی و رضایت از زندگی را افزایش میدهد. عشق همچنین میتواند به سلامت روان، تقویت اعتماد به نفس و ایجاد انگیزه برای رشد شخصی کمک کند.
در زندگی روزمره، عاشق بودن میتواند به تلاش برای برقراری ارتباط نزدیک، حمایت، توجه و ابراز محبت بیانجامد. افراد عاشق تمایل دارند زمان، انرژی و توجه خود را صرف آنچه دوست دارند کنند و از این طریق روابط عمیقتر و معنادارتری ایجاد نمایند. این حالت، هم در روابط شخصی و خانوادگی و هم در روابط دوستانه و اجتماعی قابل مشاهده است.
از منظر فرهنگی و هنری، عاشق بودن یکی از نمادهای مهم در ادبیات، موسیقی و هنر است. شاعرها، نویسندگان و هنرمندان با بیان حالات عاشقانه، قدرت احساسات انسانی و پیچیدگی روابط عاطفی را به تصویر میکشند. عشق در آثار هنری اغلب نماد زیبایی، هیجان، شجاعت و گاهی درد و رنج نیز هست و تجربه انسانی عمیقی را منتقل میکند.
عاشق بودن پلی میان احساس، ارتباط و معنا در زندگی است. این حالت نشان میدهد که انسانها با تجربه عشق میتوانند زندگی خود را پررنگتر، هدفمندتر و پرمعناتر کنند. عاشق بودن، چه در ابعاد رمانتیک و چه در عشق به موضوعات و علایق، عاملی است که شادی، انگیزه و ارتباطات انسانی را تقویت میکند و تجربهای بنیادی در زندگی روزمره انسانها ایجاد مینماید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عاشق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عاشق