زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

غش کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / ghash kardan /

to swoon, to fall into a fit, to faint, to black out, to pass out, to collapse

to swoon

to fall into a fit

to faint

to black out

to pass out

to collapse

بیهوش شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

رقصنده روی صحنه غش کرد.

The dancer fainted on stage.

همیشه وقتی خون می‌بینم، غش می‌کنم.

I always faint when I see blood.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت غش کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غش کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غش کردن

لغات نزدیک غش کردن

پیشنهاد بهبود معانی