فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فرید به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

یکتا، بیتا، یگانه

فونتیک فارسی

farid
صفت

single, unique, singular, incomparable, unparalleled

عشق فرید

unique love

طراحی فرید

unique design

نام مرد

فونتیک فارسی

farid
اسم خاص

masculine proper noun, Farid

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

فرید این روزها متمرکز به نظر می‌رسد

Farid seems very centered nowadays

اینجا کسی به اسم فرید نداریم. احتمالا اشتباه شماره گرفته‌اید

There's no-one called Farid here. You must have the wrong number

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فرید

  1. مترادف:
    بی‌مانند بی‌همتا تک تنها تنها واحد وحید یگانه

ارجاع به لغت فرید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرید

لغات نزدیک فرید

پیشنهاد بهبود معانی