امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تنها به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مجرد، تک، یگانه

فونتیک فارسی

tanhaa
صفت
single, mere, lone, one, unaccompanied, alone, individual, sole, apart, solitary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- او تنها زندگی می‌کند

- she lives alone

- یک درخت تنها در کوهپایه رشد کرد

- One solitary tree grew on the mountainside
فرد، منفرد

فونتیک فارسی

tanhaa
صفت
lonesome, lonely, outcast, unfriended, friendless, forlorn, forsaken, nostalgic, desolate

- او مفلوکی بدبخت و تنها بود

- He was a lonely, miserable wretch

- بدون تو احساس می‌کنم تنها هستم

- I feel lonely without you
فقط، فقط همین

فونتیک فارسی

tanhaa
قید
merely, sole, only, alone, singly, entirely

- تنها چیزی که نمی‌توانم در برابر آن مقاومت کنم، بستنی است.

- Ice cream is my only weakness.

- تنها مایه‌ی نگرانی او سلامتی نوزادش است.

- Her only anxiety is the health of her baby.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنها

  1. مترادف:
    عزب مجرد
    متضاد:
    متاهل خانه‌دار

ارجاع به لغت تنها

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تنها

لغات نزدیک تنها

پیشنهاد بهبود معانی