فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تنها به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مجرد، تک، یگانه

فونتیک فارسی

tanhaa
صفت

single, mere, lone, one, unaccompanied, alone, individual, sole, apart, solitary

او تنها زندگی می‌کند

she lives alone

یک درخت تنها در کوهپایه رشد کرد

One solitary tree grew on the mountainside

فرد، منفرد

فونتیک فارسی

tanhaa
صفت

lonesome, lonely, outcast, unfriended, friendless, forlorn, forsaken, nostalgic, desolate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او مفلوکی بدبخت و تنها بود

He was a lonely, miserable wretch

بدون تو احساس می‌کنم تنها هستم

I feel lonely without you

فقط، فقط همین

فونتیک فارسی

tanhaa
قید

merely, sole, only, alone, singly, entirely

تنها چیزی که نمی‌توانم در برابر آن مقاومت کنم، بستنی است.

Ice cream is my only weakness.

تنها مایه‌ی نگرانی او سلامتی نوزادش است.

Her only anxiety is the health of her baby.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنها

  1. مترادف:
    عزب مجرد
    متضاد:
    متاهل خانه‌دار

ارجاع به لغت تنها

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنها

لغات نزدیک تنها

پیشنهاد بهبود معانی