فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قابلمه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ظرفی دردار برای پخت غذا

فونتیک فارسی

ghaablame
اسم

lunch pail, pot, tiffin carrier, casserole, kettle, lidded pot

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

آلومینیوم انتخاب محبوب برای ساخت قابلمه و تابه است؛ زیرا هادی خوبی برای گرما است و امکان پخت‌وپز یکنواخت را فراهم می‌کند.

Aluminum is a popular choice for making pots and pans because it is a good conductor of heat, allowing for even cooking.

او قابلمه را روی اجاق گذاشت تا آب بجوشد.

She placed the kettle on the stovetop to boil water.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قابلمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قابلمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قابلمه

لغات نزدیک قابلمه

پیشنهاد بهبود معانی