فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قابله به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ماما

فونتیک فارسی

ghaabele
اسم

midwife

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

قابله هنگام تولد نوزاد حضور داشت.

The midwife was present at the birth of the baby.

قابله هنگام زایمان ضربان قلب نوزاد را بررسی کرد.

The midwife checked the baby's heartbeat during the delivery.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قابله

  1. مترادف:
    ماماچه ماما
  1. مترادف:
    دایه

ارجاع به لغت قابله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قابله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قابله

لغات نزدیک قابله

پیشنهاد بهبود معانی