آخرین به‌روزرسانی:

متاهل شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ازدواج کردن

فونتیک فارسی

mote'ahhel shodan
فعل لازم

to marry, to get married, to form a family

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او هیچ وقت فکر نمی‌کرد متاهل شود اما بعد از دیدن مریم نظرش عوض شد.

He never thought he would get married, but after meeting Maryam, he changed his mind.

بعد از اینکه اولین ازدواجش به طلاق ختم شد، عهد کرد که هرگز دوباره متاهل نشود.

She vowed to never marry again after her first marriage ended in divorce.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متاهل شدن

  1. مترادف:
    دارای همسر شدن

ارجاع به لغت متاهل شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متاهل شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متاهل شدن

لغات نزدیک متاهل شدن

پیشنهاد بهبود معانی