to cut off the ears and nose (of), to mutilate, to castrate, to truncate, to hack, to deface, to to dismember, to mangle
to cut off the ears and nose
to mutilate
to castrate
to truncate
to hack
to deface
to to dismember
to mangle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سانسورچیها مقالههای روزنامه را مثله میکردند.
Censors used to mutilate newspaper articles.
جنایتکار به مثله کردن حیوانات بیگناه تمایل داشت.
The criminal had a desire to mutilate innocent animals.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مثله کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مثله کردن