قدیمی mangled, truncated, with the ears and nose cut off (ancient punishment)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تصویر هولناک یک عضو مثله
The horrifying image of a mangled limb
تصور یک حیوان مثله باعث شد من احساس ناراحتی کنم.
The thought of a mangled animal left me feeling queasy.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مثله» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مثله