فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مراقب بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مواظب بودن

فونتیک فارسی

moraagheb boodan
فعل لازم فعل متعدی

to guard, to be on the look out, to be alert or watchful, to watch (out)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

مراقب آن مار خوش‌خط‌وخال باش، نمی‌شود به او اعتماد کرد.

Watch out for that snake, he can't be trusted.

رانندگان باید همیشه مراقب عابران پیاده‌ی درحال عبور از خیابان باشند.

Drivers should always be on the look out for pedestrians crossing the street.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مراقب بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مراقب بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مراقب بودن

لغات نزدیک مراقب بودن

پیشنهاد بهبود معانی