آخرین به‌روزرسانی:

مرده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جسد، بی‌جان

فونتیک فارسی

morde
اسم صفت

decedent, deceased, expired, perished, mort, defunct, dead, fallen, lifeless, stillborn, gone, departed, gangrened

گمان می‌کردیم مرده است.

We believed him dead.

اگر برای خاطر تو نبود، من تا حالا مرده بودم.

But for you, I would be dead by now.

خاموش

فونتیک فارسی

morde
صفت

extinguished, toneless, extinct, silent, dead, etiolated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

آتش مرده

extinguished fire

تمدن‌های مرده

extinct civilizations

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرده

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    خشک خشکیده
  1. مترادف:
    بی‌جان درگذشته متوفا مرحوم میت
    متضاد:
    حی زنده

سوال‌های رایج مرده

مرده به انگلیسی چی می‌شه؟

مرده به انگلیسی Dead ترجمه می‌شود.

مرده به معنای افرادی است که زندگی‌شان به پایان رسیده و دیگر علائم حیاتی مانند تنفس، ضربان قلب یا فعالیت مغزی در آن‌ها مشاهده نمی‌شود. این مفهوم در تمام فرهنگ‌ها و ادیان اهمیت ویژه‌ای دارد و معمولا پایان یک چرخه زندگی را نشان می‌دهد. فهمیدن اینکه یک موجود زنده مرده است، از طریق نشانه‌های فیزیکی و پزشکی انجام می‌شود و در علوم پزشکی به‌طور دقیق تعریف شده است.

از منظر فلسفی و فرهنگی، مرگ یکی از بزرگ‌ترین و اسرارآمیزترین موضوعات زندگی است که باعث شده انسان‌ها به سوالات عمیقی درباره معنا و هدف زندگی و پس از آن فکر کنند. مرگ در بسیاری از فرهنگ‌ها با مراسم و آیین‌های خاص همراه است که برای بزرگداشت فرد مرده، تسلی بازماندگان و بیان باورهای مربوط به جهان پس از زندگی اجرا می‌شوند. این آیین‌ها می‌توانند شامل خاکسپاری، سوزاندن یا سایر روش‌های خاص باشند.

مرگ همچنین نمادی از پایان و تغییر است که در ادبیات، هنر و دین به‌کرّات به آن پرداخته شده است. بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از مرگ برای بیان مفاهیم عمیق انسانی مانند فقدان، اندوه، امید به زندگی دوباره یا بازگشت به طبیعت استفاده می‌کنند. در بعضی دیدگاه‌ها، مرگ آغاز مرحله‌ای جدید و ورود به دنیایی دیگر است که به آن پس از زندگی گفته می‌شود.

از نظر روانشناسی، مواجهه با مرگ و فرآیند سوگواری برای از دست دادن یک عزیز، تجربه‌ای بسیار سخت و پیچیده است که می‌تواند روی سلامت روان فرد تاثیر عمیقی داشته باشد. انسان‌ها به طرق مختلف با این مسئله کنار می‌آیند؛ برخی از طریق حمایت خانواده و دوستان، برخی از طریق دین و معنویت و برخی از طریق درمان‌های روانشناختی. درک این فرآیندها به بهبود کیفیت زندگی بازماندگان کمک می‌کند.

مرگ پدیده‌ای غیرقابل اجتناب و طبیعی در چرخه زندگی است که هر موجود زنده‌ای را در بر می‌گیرد. شناخت و پذیرش این حقیقت به ما کمک می‌کند که قدر زندگی را بیشتر بدانیم، با ترس‌هایمان روبرو شویم و به ارزش زمان حال پی ببریم. مرده بودن، اگرچه نشان پایان است، اما در دل خود مفاهیم عمیق‌تری از زندگی و هستی را به همراه دارد.

ارجاع به لغت مرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرده

لغات نزدیک مرده

پیشنهاد بهبود معانی