ink, black ink
ink
black ink
ما مشقهایمان را با مرکب مینوشتیم.
We used to write our homework in (black) ink.
مرکب تر و چسبنده
tacky ink
composed, consisting of, built-up, compound, complex, composite, cumulative, conglomerate
composed
consisting of
built-up
compound
complex
composite
cumulative
conglomerate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دستهی ما مرکب از ده کوهنورد و یک راهنما بود.
Our outfit was composed of ten mountain climbers and one guide.
واژههای بسیط (تکواژهها) و واژههای مرکب (آمیخته)
simple words and compound words
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مرکب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرکب