آخرین به‌روزرسانی:

مسامحه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

mosaamehe

negligence, nonchalance, forbearance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسامحه

  1. مترادف:
    اهمال تسامح تساهل تعلل تغافل تکاهل تهاون سستی طفره غفلت کاهلی کوتاهی مماشات مماطله
    متضاد:
    جدیت

ارجاع به لغت مسامحه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسامحه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مسامحه

لغات نزدیک مسامحه

پیشنهاد بهبود معانی