امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سستی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sosti
frailty, weakness, remissness, slackness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه sleaze
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سستی

  1. مترادف:
    اهمال بی‌ثباتی تزلزل تعلل بی‌حالی تغافل تکاسل تکاهل تهاون درماندگی رخوت ضعف طفره غفلت فتور فروگذاشت فرویش قصور کوتاهی مسامحه ناتوانی وهن
    متضاد:
    سختی
  1. مترادف:
    نرمی

ارجاع به لغت سستی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سستی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سستی

لغات نزدیک سستی

پیشنهاد بهبود معانی