زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

ضعف به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / za'f /

weakness, swoon, feebleness, decrepitude, atony, languor, enervation, impotence, flaccidity, faintness, fainting, infirmity, debilitation, debility, lassitude, pusilanimousness, pusilanimity, frailty, powerlessness, impairment

weakness

swoon

feebleness

decrepitude

atony

languor

enervation

impotence

flaccidity

faintness

fainting

infirmity

debilitation

debility

lassitude

pusilanimousness

pusilanimity

frailty

powerlessness

impairment

بی‌حالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ضعف شاه‌سلطان حسین افغان‌ها را جسورتر کرد.

Shah Sultan Hossein's weakness emboldened the Afghans.

پیرزن دچار ضعف عمومی شده بود.

The old woman was suffering from general debility.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضعف

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت ضعف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضعف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضعف

لغات نزدیک ضعف

پیشنهاد بهبود معانی