آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴

    مستهجن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / mostahjan /

    obscene, immodest, shocking, off-color, sleaze, ribald, smut, smutty, crude, mucky, bawdy, blue, dirty, lewd

    obscene

    immodest

    shocking

    off-color

    sleaze

    ribald

    smut

    smutty

    crude

    mucky

    bawdy

    blue

    dirty

    lewd

    زننده، ناپسند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    شوخی مستهجن

    a dirty joke

    آن کتاب به خاطر محتوای مستهجن‌اش در کتابخانه ممنوع شده بود.

    That book was banned from the library for its obscene content.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مستهجن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    بد رکیک زشت قبیح مبتذل ناپسند
    متضاد:
    مستحسن

    سوال‌های رایج مستهجن

    مستهجن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مستهجن» در زبان انگلیسی به obscene یا vulgar ترجمه می‌شود.

    مستهجن واژه‌ای است که در زبان فارسی برای توصیف چیزی به کار می‌رود که از نظر اخلاقی، اجتماعی یا فرهنگی ناپسند و زننده تلقی می‌شود. این اصطلاح غالباً به گفتار، نوشتار، تصویر یا رفتاری اطلاق می‌شود که با معیارهای پذیرفته‌شده‌ی زیبایی‌شناختی یا اخلاقی در تضاد باشد و باعث رنجش یا احساس ناخوشایند در مخاطب گردد. بار معنایی این واژه همواره منفی است و بیشتر در نقد یا رد چیزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    از منظر زبان‌شناسی و ادبیات، واژه‌ی مستهجن برای جدا کردن محتوای شایسته و قابل قبول از آنچه نامناسب تلقی می‌شود، اهمیت دارد. در متون ادبی، زمانی که اثری به‌طور عامدانه از الفاظ یا تصاویر مستهجن استفاده می‌کند، هدف می‌تواند برانگیختن واکنش تند، نقد اجتماعی یا شکستن تابوها باشد. با این حال، در بسیاری از دوره‌های تاریخی، استفاده‌ی بیش از حد از عناصر مستهجن در یک متن یا گفتار، به کاهش ارزش هنری یا فرهنگی آن منجر شده است، زیرا چنین آثاری به جای تمرکز بر زیبایی یا معنا، مخاطب را صرفاً با تحریک احساسات سطحی درگیر می‌سازند.

    از زاویه‌ی اجتماعی، مفهوم مستهجن پیوند مستقیمی با ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی دارد. آنچه در یک جامعه یا دوره‌ی تاریخی مستهجن محسوب می‌شود، ممکن است در جامعه‌ای دیگر پذیرفته یا حتی عادی باشد. برای مثال، نوعی شوخی یا تصویر در یک فرهنگ می‌تواند بسیار توهین‌آمیز و ناپسند جلوه کند، در حالی‌که همان موضوع در فرهنگی دیگر واکنشی خنثی یا حتی مثبت به همراه داشته باشد. بنابراین، «مستهجن» مفهومی نسبی است که همواره در بستر زمان و مکان تغییر می‌کند.

    در حوزه‌ی هنر و رسانه، مرز میان آزادی بیان و محتوای مستهجن موضوعی بحث‌برانگیز است. بسیاری از هنرمندان تلاش می‌کنند با بهره‌گیری از عناصر تند و شوک‌آور، پیام خود را پررنگ‌تر کنند، اما جامعه همواره معیاری برای تشخیص حد و مرز دارد. گاه مرز میان جسارت هنری و ابتذال بسیار باریک است و همین امر سبب می‌شود که آثار مختلف بسته به نگاه مخاطبان، در دسته‌ی هنری یا مستهجن قرار گیرند. این مسأله نشان می‌دهد که قضاوت درباره‌ی مستهجن بودن یا نبودن، همواره مطلق و یکسان نیست.

    از نظر روان‌شناختی نیز، مواجهه‌ی مکرر با محتوای مستهجن می‌تواند اثراتی بر مخاطب بر جای بگذارد. برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که این نوع مواجهه ممکن است حساسیت افراد را نسبت به ناهنجاری‌ها کاهش دهد یا نگاه آن‌ها به ارزش‌های اخلاقی را دگرگون کند. به همین دلیل است که در بسیاری از جوامع، کنترل و محدودسازی محتوای مستهجن به‌ویژه برای گروه‌های سنی پایین‌تر اهمیت ویژه‌ای دارد. واژه‌ی مستهجن نمادی از مرزهایی است که جامعه برای حفظ شأن، زیبایی و هنجارهای خود تعیین کرده و همواره معیاری برای سنجش تناسب محتوا و رفتار باقی خواهد ماند.

    ارجاع به لغت مستهجن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مستهجن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مستهجن

    لغات نزدیک مستهجن

    • - مستوی
    • - مسته
    • - مستهجن
    • - مستهلک
    • - مستهلک کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.