مستهلک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • نابودشده
  • فونتیک فارسی

    mostahlak
  • صفت
    amortized, eliminated, paid (off), obviated
    • - این وام ده ساله مستهلک خواهد شد.

    • - This loan will be paid off in ten years.
    • - مستهلک کردن

    • - to amortize, to pay off
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مستهلک

لغات نزدیک مستهلک

پیشنهاد و بهبود معانی