to define, to specify, to decide, to distinguish, to mark, to determine, to characterize, to designate, to demarcate, to differentiate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زمان و مکان را مشخص کردن
to specify the time and place
برنامهریزی شغلی اثربخش شامل تعیین مهارتها، علایق و ارزشهای فرد برای مشخص کردن بهترین مسیر شغلی است.
Effective career planning involves assessing one's skills, interests, and values to determine the best career path.
کلمهی «مشخص کردن» در زبان انگلیسی به determine، identify یا specify ترجمه میشود؛ بسته به زمینهی استفاده.
«مشخص کردن» فعلی است که در زبان فارسی به معنای روشن ساختن، معین نمودن یا شناسایی چیزی بهصورت دقیق و واضح به کار میرود. این واژه کاربردی بسیار گسترده دارد و میتواند در حوزههای مختلفی چون علم، مدیریت، زبان، و حتی روابط انسانی معناهای متفاوت اما مرتبطی پیدا کند. ویژگی اصلی این فعل، حرکت از حالت ابهام به سمت شفافیت و قطعیت است؛ یعنی لحظهای که فرد یا گروهی تصمیم میگیرند یا کشف میکنند که دقیقاً با چه چیزی روبهرو هستند یا چه اقدامی باید صورت بگیرد.
در حوزهی علمی و پژوهشی، «مشخص کردن» اغلب معادل با determine بهکار میرود. برای مثال، پژوهشگری که میخواهد رابطهی میان دو متغیر را بررسی کند، باید ابتدا متغیرها را بهوضوح مشخص کند. در این فضا، مشخص کردن فرآیندی تحلیلی و مبتنی بر داده و منطق است و هدف آن، رسیدن به نتایجی دقیق و قابلاعتماد است. بدون این مرحلهی مهم، هیچ پژوهشی بهدرستی قابل انجام یا تکرار نخواهد بود.
در مدیریت، برنامهریزی و ارتباطات سازمانی، «مشخص کردن» معمولاً به تعیین اهداف، وظایف، یا زمانبندیها اشاره دارد و میتواند معادل specify باشد. مشخص کردن دقیق انتظارات، معیارها، و شاخصهای عملکرد، از مهمترین عوامل موفقیت در پروژههاست. عدم شفافیت در این موارد میتواند منجر به سردرگمی، اشتباه و اتلاف منابع شود. از همینرو، در فضای حرفهای، «مشخص کردن» نه یک کار فرعی، بلکه مرحلهای حیاتی برای آغاز هر فعالیت ساختارمند تلقی میشود.
در مکالمات روزمره یا توصیف افراد و اشیاء، «مشخص کردن» به معنای شناختن یا تمایز دادن است، که در زبان انگلیسی بیشتر با identify ترجمه میشود. مثلاً وقتی میگوییم «میتوانی آن فرد را مشخص کنی؟» یا «نشانههای بیماری را مشخص کن»، منظور یافتن ویژگیهای بارز یا تمایزهای قابلشناسایی است. این نوع استفاده از فعل، بیشتر جنبهی تشخیص، شناخت یا توصیف دارد و معمولاً در موقعیتهایی با اطلاعات ناقص یا نادقیق کاربرد دارد.
در حوزههای فنی، حقوقی، یا قراردادی، فعل «مشخص کردن» به معنای صریح، رسمی و دقیق آن بهکار میرود. در چنین زمینههایی، مشخص کردن مواردی مانند مسئولیتها، تعهدات، شرایط یا محدودهی کاری، اهمیت زیادی دارد و هر گونه ابهام در این زمینه میتواند پیامدهای حقوقی یا اجرایی به همراه داشته باشد. از اینرو، واژهی specify در این فضاها بهخوبی بار معنایی موردنظر را منتقل میکند.
«مشخص کردن» فعلی است با بار معنایی قوی که نقش مهمی در ایجاد شفافیت، دقت، و تصمیمگیری دارد. این واژه در هر زمینهای که استفاده شود، پیامی روشن دارد: رفع ابهام، افزایش وضوح، و رسیدن به نتیجهای دقیق. از روابط انسانی گرفته تا پروژههای علمی یا فنی، توانایی مشخص کردن موضوعات و حدود، نشانهای از تفکر دقیق، ارتباط مؤثر و عملکرد هوشمندانه است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشخص کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشخص کردن