large leathern bottle, goatskin
large leathern bottle
goatskin
چوپان زیر درخت استراحت کرد و از مشکش نوشید.
The shepherd rested under the tree, sipping from his large leathern bottle.
او در طول سفر طولانی آب را در مشک حمل میکرد.
He carried water in a goatskin during the long journey.
musk
musk
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مشک اغلب در طب سنتی استفاده میشود.
Musk is often used in traditional medicine.
بوی مشک در اتاق باقی ماند.
The scent of musk lingered in the room.
شکل درست و معیار این واژه «مشک» است.
این واژه به نوعی خوشبوکننده طبیعی و صمغ معطر اشاره دارد که از نوعی درخت به دست میآید و در ادبیات فارسی بسیار رایج است.
نوشتن آن به صورت «مشگ» نادرست است و در زبان معیار فارسی پذیرفته نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشک