فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مظاهر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مظهرها

فونتیک فارسی

mazaaher
اسم جمع

epitomes, incarnations, souls, personifications, sources, emblems, paragons, symbols, wellsprings, embodiments, images, totems, badges, apotheosis, avatars

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

تمدن باستان برای منتقل کردن عقاید و افکار خود از مظاهر استفاده می‌کردند.

The ancient civilization used symbols to communicate their beliefs and ideas.

مظاهر شجاعت

epitomes of bravery

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مظاهر

  1. مترادف:
    حمایت‌کننده حمایتگر پشتیبان حامی هم‌پشت
  1. مترادف:
    مظهرها جلوه‌ها
  1. مترادف:
    سمبل‌ها نشانه‌ها
  1. مترادف:
    نمودها تجلیات

ارجاع به لغت مظاهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مظاهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مظاهر

لغات نزدیک مظاهر

پیشنهاد بهبود معانی