معقول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عقل‌پسند، عاقلانه، عقلانی، مستدل

فونتیک فارسی

ma'ghool
صفت
rational, reasonable, sensible, contemplative, logical, moderate, fair, theoretical, amenable to reason, sane, modest, well-balanced, plausible, staid, sound, intellectual, just, levelheaded right-minded, legitimate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- سخنان او معقول بود

- his words were reasonable

- رفتار آن دیوانه درظاهر معقول می‌نمود.

- that lunatic's behaviour appeared to be rational

- نامعقول

- irrational, unreasonable, insane
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معقول

ارجاع به لغت معقول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معقول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معقول

لغات نزدیک معقول

پیشنهاد بهبود معانی