west, occident
west
occident
ما در مغرب کشور زندگی میکنیم.
We live in the west of the country.
مغرب دارای میراث فرهنگی غنی است.
The Occident has a rich cultural heritage.
sunset, evening, twilight, sundown
sunset
evening
twilight
sundown
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نمازهای مغرب بخش مهمی از روز هستند.
Evening prayers are an important part of the day.
رنگهای مغرب هر دقیقه تغییر میکردند.
The colors of the sunset changed every minute.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مغرب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مغرب