ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

مفروز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • افرازشده، تحدیدحدودشده
  • فونتیک فارسی

    mafrooz
  • صفت
    separated, partitioned
    • - فضاهای اداری مفروز

    • - the partitioned office spaces
    • - دیوار مفروز اتاق نشیمن را از فضای غذاخوری جدا کرده بود.

    • - The partitioned wall separated the living room from the dining area.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مفروز

ارجاع به لغت مفروز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مفروز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مفروز

لغات نزدیک مفروز

پیشنهاد بهبود معانی