آخرین به‌روزرسانی:

مفروز به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / mafrooz /

separated, partitioned

افرازشده، تحدیدحدودشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فضاهای اداری مفروز

the partitioned office spaces

دیوار مفروز اتاق نشیمن را از فضای غذاخوری جدا کرده بود.

The partitioned wall separated the living room from the dining area.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مفروز

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    مشترک مشاع
  1. مترادف:
    تحدید تفکیک جدا محدود افرازشده مفروزه
  1. مترادف:
    پراکنده

ارجاع به لغت مفروز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مفروز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مفروز

لغات نزدیک مفروز

پیشنهاد بهبود معانی