آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

مقابله کردن به انگلیسی

معنی

beard, counter, breast, defy, collate, confront, counteract, pit, match, oppose, outface

beard

counter

breast

defy

collate

confront

counteract

pit

match

oppose

outface

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقابله کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
روبه‌رو شدن مواجهه کردن
مترادف:
برابری کردن همتا بودن

ارجاع به لغت مقابله کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقابله کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقابله کردن

لغات نزدیک مقابله کردن

پیشنهاد بهبود معانی