فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

مقر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

maghar[r]
(one) who confesses

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
domicile, residence, seat
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقر

  1. مترادف:
    جا جایگاه ستاد قرارگاه مرکز مکان موضع
  1. مترادف:
    خستو قایل معترف اقرارکننده
    متضاد:
    منکر

ارجاع به لغت مقر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقر

لغات نزدیک مقر

پیشنهاد بهبود معانی