آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴

    جا به انگلیسی

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی / jaa /

    place, seat, room, space, [fig.] occasion, cause, ground, margin

    place

    seat

    room

    space

    occasion

    cause

    ground

    margin

    عامیانه slot

    slot

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد جا

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اطاق خانه مسکن منزل
    مترادف:
    جایگاه ماوا ماوی
    مترادف:
    محل مقام مقر مکان
    مترادف:
    فضا
    مترادف:
    موضع
    مترادف:
    بستر رختخواب
    مترادف:
    اندازه حد
    مترادف:
    توانایی جرات

    سوال‌های رایج جا

    جا به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «جا» در زبان انگلیسی به Place یا Space ترجمه می‌شود.

    «جا» یکی از واژه‌های بنیادی و پرکاربرد در زبان فارسی است که ریشه در نیاز انسان به مکان و فضا دارد. این واژه در ساده‌ترین معنای خود به مکانی مشخص یا فضایی قابل‌استفاده اشاره می‌کند، اما گستره‌ی معنایی آن بسیار فراتر از یک اشاره‌ی ساده است. از خانه و محل کار گرفته تا موقعیت اجتماعی و جایگاه ذهنی، «جا» در زندگی روزمره و در ادبیات، نقشی کلیدی ایفا می‌کند. همین گستردگی و انعطاف‌پذیری باعث شده است که «جا» در طیف وسیعی از بافت‌های گفتاری و نوشتاری حضور پررنگی داشته باشد.

    از دیدگاه فیزیکی، «جا» به فضایی اطلاق می‌شود که قابلیت استفاده یا اشغال شدن توسط اشیاء یا افراد را دارد. وقتی می‌گوییم «این میز جا ندارد»، در واقع به محدودیت فضا اشاره داریم. یا هنگامی که می‌گوییم «برای نشستن جا هست»، منظور وجود فضایی آزاد برای فردی دیگر است. بنابراین «جا» همواره پیوندی نزدیک با مفهوم ظرفیت و امکان بهره‌برداری دارد. این کاربرد روزمره، ساده و مستقیم، نشان‌دهنده‌ی اهمیت این واژه در تعاملات انسانی است.

    از منظر اجتماعی، «جا» می‌تواند استعاره‌ای از جایگاه و موقعیت افراد در جامعه باشد. عباراتی مانند «کسی را سر جایش نشاندن» یا «در جایگاه خاصی قرار گرفتن» نشان می‌دهد که این واژه فراتر از مکان فیزیکی، به رتبه، شأن و موقعیت اجتماعی نیز اشاره دارد. در این معنا، «جا» به یکی از شاخص‌های مهم هویت فردی و جمعی بدل می‌شود. انسان‌ها همواره به دنبال یافتن «جای خود» در اجتماع هستند و این تلاش می‌تواند مسیر زندگی آنان را شکل دهد.

    از دیدگاه روان‌شناختی و فلسفی، «جا» به نیاز درونی انسان برای تعلق و امنیت مرتبط است. هر فرد برای آرامش ذهنی نیاز دارد که جایی مشخص برای خود داشته باشد؛ خواه این «جا» اتاقی کوچک باشد، خواه جایگاهی در دل دیگران یا حتی مکانی در حافظه‌ی جمعی. این نیاز به «جا» داشتن، بازتابی از تمایل ذاتی انسان به یافتن هویت و معنا در جهان است. به همین دلیل است که بسیاری از افراد در طول زندگی خود با پرسشی بنیادین مواجه می‌شوند: «جای من در این دنیا کجاست؟»

    از منظر ادبی، «جا» بارها در شعر و نثر فارسی به کار رفته و اغلب نمادی از مکان، خاطره یا حتی گذر زمان بوده است. وقتی شاعر می‌گوید «از آن همه جا، تنها خاطره‌ای مانده است»، واژه‌ی «جا» نه صرفاً به مکان، بلکه به لحظه‌ای از زندگی و تجربه‌ای عاطفی اشاره دارد. این نشان می‌دهد که «جا» توانایی تبدیل شدن به ظرفی برای احساسات و یادها را دارد. همین ظرفیت استعاری و شاعرانه است که واژه را از معنای صرفاً مادی فراتر می‌برد و به قلمرو ذهن و دل انسان پیوند می‌زند.

    ارجاع به لغت جا

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «جا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جا

    لغات نزدیک جا

    • - ثور
    • - ج
    • - جا
    • - جا انداختن
    • - جا انداختن استخوان
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.