منافق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ریاکار، دورو

فونتیک فارسی

monaafegh
اسم صفت
dissenter, infighter, recreant, dissentious, hypocrite, mischief-maker, seditious, dissembler, double-crosser

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او مدیری منافق بود که ادعای صداقت می‌کرد.

- He was a hypocrite manager who claimed to be honest.

- او منافق است؛ بهش اعتماد نکن.

- He's a double-crosser, don't trust him.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منافق

ارجاع به لغت منافق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منافق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/منافق

لغات نزدیک منافق

پیشنهاد بهبود معانی