امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

منتقل کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
communicate, move, transfer, translate, transmit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منتقل کردن

  1. مترادف:
    جابه‌جا کردن انتقال دادن نقل‌مکان دادن
    متضاد:
    منتقل شدن
  1. مترادف:
    بردن
  1. مترادف:
    رساندن ابلاغ کردن

ارجاع به لغت منتقل کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منتقل کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/منتقل کردن

لغات نزدیک منتقل کردن

پیشنهاد بهبود معانی