امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

منشی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دبیر، دستیار رئیس

فونتیک فارسی

monshi
اسم
amanuensis, clerk, pen pusher , secretary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- منشی دادگاه

- clerk of court

- منشی جدید همه‌ی پرونده‌ها را به هم ریخته است.

- The new secretary has disordered all of the files.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منشی

ارجاع به لغت منشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/منشی

پیشنهاد بهبود معانی