آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴

    نویسنده به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / nevisande /

    writer, author, scrivener, penner, scribe, wordsmith, scribbler

    writer

    author

    scrivener

    penner

    scribe

    wordsmith

    scribbler

    نگارنده، ادیب، دبیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    فست‌دیکشنری منبعی ضروری برای همه‌ی نویسندگان است.

    The Fast Dictionary is an essential resource for any writer.

    سبک ویژه‌ی آن نویسنده

    that writer's distinctive style

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    نویسنده ادبیات معاصر امریکا را بررسی می‌کند.

    The author surveys contemporary American literature.

    این انشا پیوستگی ندارد؛ نویسنده از یک موضوع به موضوع دیگر می‌پرد.

    This composition lacks continuity; the writer jumps from one topic to another.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نویسنده

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ادیب مصنف
    متضاد:
    خواننده
    مترادف:
    دبیر راقم کاتب محرر منشی نگارنده وراق

    سوال‌های رایج نویسنده

    نویسنده به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «نویسنده» در زبان انگلیسی به "writer" ترجمه می‌شود.

    نویسنده کسی است که به خلق متن‌های نوشتاری می‌پردازد؛ متونی که می‌توانند شامل داستان‌های کوتاه، رمان، مقاله، شعر، گزارش، یادداشت‌های روزانه، یا هر نوع نوشته‌ی دیگر باشند. نقش نویسنده فراتر از صرفاً ثبت کلمات بر روی کاغذ یا صفحه نمایش است؛ او خالق جهانی است که با کلماتش می‌سازد و افکار، احساسات و تجربیات انسانی را به زبان مکتوب درمی‌آورد. از این رو، نویسندگی یک هنر و مهارت است که نیازمند خلاقیت، دقت، تمرین و تسلط بر زبان است.

    نویسندگان می‌توانند در زمینه‌های مختلفی فعالیت کنند؛ برخی به عنوان نویسنده‌های ادبی مشغول خلق آثار هنری و داستانی هستند، در حالی که برخی دیگر در حوزه‌های علمی، روزنامه‌نگاری، فنی یا تبلیغاتی به تولید محتوای تخصصی می‌پردازند. هر حوزه‌ای نیازمند سبک و رویکرد متفاوتی است، اما در همه آن‌ها هدف مشترک انتقال پیام و ارتباط موثر با مخاطب است. اهمیت نویسنده در جامعه، به ویژه در عصر اطلاعات و ارتباطات، روزبه‌روز بیشتر شده است.

    فرایند نویسندگی معمولاً شامل چند مرحله است: ایده‌پردازی، تحقیق، نگارش، ویرایش و اصلاح متن. نویسنده باید توانایی بیان روان و جذاب داشته باشد و بداند چگونه پیام خود را به گونه‌ای منتقل کند که هم دقیق باشد و هم مخاطب را جذب نماید. این مهارت‌ها اغلب با تمرین مداوم و آموختن فنون نگارش به دست می‌آیند. همچنین، نویسندگان موفق، به بازخورد و نقدهای سازنده اهمیت می‌دهند و از آن‌ها برای ارتقای کیفیت آثارشان بهره می‌برند.

    نقش نویسنده در فرهنگ و تاریخ بشر بسیار برجسته است. نویسندگان به‌واسطه‌ی نوشته‌های خود، میراث فرهنگی و اندیشه‌های نسل‌های گذشته را حفظ و منتقل می‌کنند. آنها با قلم خود، تغییرات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی را ثبت کرده و در شکل‌دهی افکار عمومی و روند تحولات نقش دارند. به همین دلیل، نویسندگی نه تنها یک حرفه بلکه مسئولیتی اجتماعی و فرهنگی نیز به شمار می‌آید.

    نویسنده به‌عنوان یک خالق کلام، پل ارتباطی میان ذهن انسان و جهان بیرون است. او به واسطه‌ی مهارت و استعدادش، می‌تواند تأثیر عمیقی بر زندگی فردی و جمعی بگذارد و دریچه‌ای نو به سوی فهم بهتر انسان و پیرامونش بگشاید. این جایگاه ویژه، نویسنده را به یکی از ارکان مهم تمدن انسانی تبدیل کرده است.

    ارجاع به لغت نویسنده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نویسنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نویسنده

    لغات نزدیک نویسنده

    • - نویسندگی
    • - نویسندگی کردن
    • - نویسنده
    • - نویسنده اجیر و بد
    • - نویسنده اشعار غنایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.