موی دماغ شدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • اذیت کردن
  • فونتیک فارسی

    mooye damaagh shodan
  • فعل لازم
    to bother, to bother someone
    • - نمی‌خواهم وقتی داری کار می‌کنی، موی دماغت شوم.

    • - I don't want to bother you while you're working.
    • - همیشه با سوال‌های مداومش موی دماغ او می‌شود.

    • - She always bothers him with her constant questions.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک موی دماغ شدن

پیشنهاد و بهبود معانی