آخرین به‌روزرسانی:

ناراحت کردن به انگلیسی

معنی

discommode, disoblige, faze, fret, grate, incommode, inconvenience, ruffle, sicken, torment, trouble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ناراحت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناراحت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناراحت کردن

لغات نزدیک ناراحت کردن

پیشنهاد بهبود معانی