زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

نامزد به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / naamzad /

candidate, nominated, nominee, office seeker

کاندیدا

نامزد سنا در سرتاسر ایالت ایوا سخنرانی و تبلیغ سیاسی کرد.

The candidate for the Senate barnstormed through Iowa.

برای نامزد انتخاباتی جلب کمک کردن

to boost a candidate

نمونه‌جمله‌های بیشتر

این نمایشنامه نامزد دریافت جایزه است.

This play is a candidate for the prize.

اسم
فونتیک فارسی / naamzad /

fiance', fiancee', engaged, betrothed, affianced, intended

دختر یا پسری که برای ازدواج قرار گذاشته باشند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او نامزد دخترعموی من است.

He is betrothed to my cousin.

او زیر میز پنهان شد و به (حرف‌های) خواهرش و نامزد او گوش داد.

He hid under the table and eavesdropped on his sister and her fiance.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نامزد

  1. مترادف:
    کاندیدا کاندید
  1. مترادف:
    تعیین منظور
  1. مترادف:
    نام‌برده نامویه
  1. مترادف:
    مسمی

سوال‌های رایج نامزد

نامزد به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «نامزد» در زبان انگلیسی به fiancé برای مرد و fiancée برای زن ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «نامزد» به فردی گفته می‌شود که برای ازدواج با کسی توافق و قول ازدواج داده است، اما هنوز مراسم رسمی ازدواج انجام نشده است. این کلمه معمولاً نشان‌دهنده‌ی مرحله‌ای از روابط است که بین دو نفر وجود دارد و پیش از تشکیل خانواده‌ی رسمی قرار دارد. نامزد بودن، نوعی تعهد عاطفی و اجتماعی است که هر دو طرف در آن برای آینده‌ای مشترک برنامه‌ریزی می‌کنند.

در فرهنگ‌های مختلف، نامزد شدن اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد و معمولاً با مراسم یا جشن‌هایی همراه است که خانواده‌ها را در جریان این تصمیم قرار می‌دهد. این مرحله، فرصتی است برای شناخت بهتر طرفین و خانواده‌ها و آمادگی برای زندگی مشترک. نامزدها معمولاً در این دوران با یکدیگر تعامل بیشتری دارند و درباره‌ی مسائل مهم زندگی مشترک گفتگو می‌کنند.

از نظر اجتماعی، نامزد بودن مرحله‌ای است که از دوستی و آشنایی فراتر رفته ولی هنوز به ازدواج رسمی نرسیده است. این وضعیت، تعهدی ضمنی یا رسمی ایجاد می‌کند که به دو طرف احساس مسئولیت و وابستگی می‌دهد. در بسیاری از جوامع، نامزدها موظف به رعایت برخی اصول اخلاقی و رفتاری هستند که به اعتبار رابطه‌شان کمک می‌کند.

در زبان انگلیسی، دو واژه‌ی fiancé و fiancée برای اشاره به نامزد استفاده می‌شود که تفاوت آن‌ها در جنسیت فرد است. Fiancé به مردی گفته می‌شود که نامزد است و fiancée به زنی که نامزد است. این دو واژه از زبان فرانسوی وارد انگلیسی شده‌اند و به‌طور گسترده در زبان‌های مختلف کاربرد دارند.

نامزد بودن مرحله‌ای مهم و پرمعنا در زندگی هر فرد است که آغازگر دوره‌ای جدید از تعهدات و مسئولیت‌ها محسوب می‌شود. این کلمه علاوه بر بار اجتماعی، از نظر احساسی نیز اهمیت بالایی دارد و نقطه‌ی عطفی در روابط انسانی است.

ارجاع به لغت نامزد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نامزد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامزد

لغات نزدیک نامزد

پیشنهاد بهبود معانی