آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴

    نامزد به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / naamzad /

    candidate, nominated, nominee, office seeker

    candidate

    nominated

    nominee

    office seeker

    کاندیدا

    نامزد سنا در سرتاسر ایالت ایوا سخنرانی و تبلیغ سیاسی کرد.

    The candidate for the Senate barnstormed through Iowa.

    برای نامزد انتخاباتی جلب کمک کردن

    to boost a candidate

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    این نمایشنامه نامزد دریافت جایزه است.

    This play is a candidate for the prize.

    اسم
    فونتیک فارسی / naamzad /

    fiance', fiancee', engaged, betrothed, affianced, intended

    fiance'

    fiancee'

    engaged

    betrothed

    affianced

    intended

    دختر یا پسری که برای ازدواج قرار گذاشته باشند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    او نامزد دخترعموی من است.

    He is betrothed to my cousin.

    او زیر میز پنهان شد و به (حرف‌های) خواهرش و نامزد او گوش داد.

    He hid under the table and eavesdropped on his sister and her fiance.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نامزد

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    کاندیدا کاندید
    مترادف:
    تعیین منظور
    مترادف:
    نام‌برده نامویه
    مترادف:
    مسمی

    سوال‌های رایج نامزد

    نامزد به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «نامزد» در زبان انگلیسی به fiancé برای مرد و fiancée برای زن ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «نامزد» به فردی گفته می‌شود که برای ازدواج با کسی توافق و قول ازدواج داده است، اما هنوز مراسم رسمی ازدواج انجام نشده است. این کلمه معمولاً نشان‌دهنده‌ی مرحله‌ای از روابط است که بین دو نفر وجود دارد و پیش از تشکیل خانواده‌ی رسمی قرار دارد. نامزد بودن، نوعی تعهد عاطفی و اجتماعی است که هر دو طرف در آن برای آینده‌ای مشترک برنامه‌ریزی می‌کنند.

    در فرهنگ‌های مختلف، نامزد شدن اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد و معمولاً با مراسم یا جشن‌هایی همراه است که خانواده‌ها را در جریان این تصمیم قرار می‌دهد. این مرحله، فرصتی است برای شناخت بهتر طرفین و خانواده‌ها و آمادگی برای زندگی مشترک. نامزدها معمولاً در این دوران با یکدیگر تعامل بیشتری دارند و درباره‌ی مسائل مهم زندگی مشترک گفتگو می‌کنند.

    از نظر اجتماعی، نامزد بودن مرحله‌ای است که از دوستی و آشنایی فراتر رفته ولی هنوز به ازدواج رسمی نرسیده است. این وضعیت، تعهدی ضمنی یا رسمی ایجاد می‌کند که به دو طرف احساس مسئولیت و وابستگی می‌دهد. در بسیاری از جوامع، نامزدها موظف به رعایت برخی اصول اخلاقی و رفتاری هستند که به اعتبار رابطه‌شان کمک می‌کند.

    در زبان انگلیسی، دو واژه‌ی fiancé و fiancée برای اشاره به نامزد استفاده می‌شود که تفاوت آن‌ها در جنسیت فرد است. Fiancé به مردی گفته می‌شود که نامزد است و fiancée به زنی که نامزد است. این دو واژه از زبان فرانسوی وارد انگلیسی شده‌اند و به‌طور گسترده در زبان‌های مختلف کاربرد دارند.

    نامزد بودن مرحله‌ای مهم و پرمعنا در زندگی هر فرد است که آغازگر دوره‌ای جدید از تعهدات و مسئولیت‌ها محسوب می‌شود. این کلمه علاوه بر بار اجتماعی، از نظر احساسی نیز اهمیت بالایی دارد و نقطه‌ی عطفی در روابط انسانی است.

    ارجاع به لغت نامزد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نامزد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامزد

    لغات نزدیک نامزد

    • - نامریی شدن
    • - نامریی کردن
    • - نامزد
    • - نامزد احتمالی
    • - نامزد انتخابات
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.